سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«غرب و دین?» - فیروزه
  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    * باز شناسی حکومت کلیسا در قرون وسطی *

    به طور کلی تاریخ اروپا به دوره ی مهم تقسیم می شود. اول قرون وسطی که همه آن را به

    صورت یک دوره ی تاریک در تاریخ می شناسند و دوم بعد از قرون وسطی است که از

    رنسانس شروع شده و تا حال ادامه پیدا می کند. فاکتورهایی که از قرون وسطی به ذهن می

    رسد در چند محور خلاصه می شود: ?. حکومت کلیسا و پاپ بر مردم ?. رشد نیافتن علم و

    خفقان علمی. و رنسانس را هم به عنوان دوره ای می شناسیم که این دو فاکتور را از زندگی

    مردم خذف کرد و فضایی جدید و قابل زندگی به آن ها ارایه داد. بعد از این مقدمه چیزی که به

    ذهن می رسد این است که برای رسیدن به زندگی مطلوب (با این معیار که زندگی جهان غرب

    زندگی مطلوب است) باید همان راه تجربه شده ی غرب را پیمود. به این معنا که اگر زندگی

    مدرن (که از دستاوردهای رنسانس است) را می خواهیم و اگر خوشبختی، پیشرفت، ترقی و

    تکنولوژی را نیاز داریم باید آنچه را غرب در در ???? سال پیش انجام داد ما حالا انجام دهیم.

    • نقد: آنچه بیان شد، از چند زاویه باید مورد بررسی قرار گیرد. نخست باید توجه داشت که
    • آنچه راجع به قرون وسطی و رنسانس در اختیار ما قرار می گیرد، چیزی است که دنیای
    • امروز به ما تحویل می دهد. دنیایی که به شدت تحت تاثیر رنسانس و بلکه وام دار آن
    • است. پس قطعا آنچه در زمینه ی تاریخ غرب به ما گفته می شود خالی از پیش داوری و
    • اعمال سلیقه نیست. نکته ی دوم در مورد حکومت کلیسا و پاپ بر مردم است. این فاکتور
    • یکی از مهم ترین و بلکه اصلی ترین محوری است که به زعم دنیای غرب باعث عقب
    • ماندگی در قرون وسطی شد. اما مهم باز شناسی این عامل و کند و کاو آن جدای از پیش
    • داوری های ناخود آگاه امروز است. با نگاهی به غرب در قرون وسطی و به کلیسا در
    • همان دوران این نکته ی مهم روشن می شود که حکومت به معنای رایج امروز در آن
    • زمان به هیچ عنوان در دست کلیسا نبوده. برای روشن تر شدن این موضوع باید به
    • ساختار داخلی و تشکیلاتی کلیسا رجوع کرد. جالب این جاست که بعد از گذشت بیش از
    • ??? سال از عروج مسیح کلیسا در صدد بر آمد تا با نگاهی درون سازمانی برای
    • تشکیلات خود قانون وضع کند. این بدین معناست که تا ??? سال پس از مسیح کلیسا
    • فاقد یک قانون حتی درون سازمانی بوده و قوانینی هم که برای اولین بار توسط کلیسا
    • تصویب و مورد اجرا واقع شد همین قوانین بود. حال با توجه به این نگاه درونی به
    • کلیسا قبول اینکه کلیسا بر مردم حکومت کرده باشد (با توجه به قوانین پیچیده ی
    • حکومتی) امری عجیب و یا باورنکردنی به نظر می آید. نکته ی دیگری که در این جا
    • مورد فراموشی واقع می شود دین مسیحیت است و آنچه که اربابان کلیسا خود را ملزم
    • به اجرای آن می دانستند. دانستن این نکته جالب است که مسیحیت دینی بدون شریعت
    • است. یعنی وجه قانون گذاری ندارد بلکه با یک سری دستورات اخلاقی برای تصحیص
    • شریعت حضرت موسی (یهودیت) آمده. پس در واقع شریعت مسیحیت همان شریعت
    • یهودیت است. یعنی مبانی قانون گذاری این دو یک سان است. پس از عروج حضرت
    • عیسی مسیحیان دو دسته شدند. گروهی به رهبری یک مسیحی مومن معتقد بودند که
    • مسیحیت ادامه ی یهودیت است و همان طور که در بالا گفته شد برای تصحیح برخی از
    • أموزه های تحریف شده ی یهودیت آمده و گروهی دیگر به رهبری یک یهودی (که در
    • زمان حضرت عیسی از مخالفین او بود و پس از گذشت مدتی از عروج آن حضرت
    • اعلام کرد که من از طرف عیسی مامور تبلیغ مسیحیت هستم) بر این باور بودند که
    • مسیحیت جدای از یهودیت است. در نهایت هم همین تفکر بود که توانست زمام جامعه
    • ی مسیحی را در دست بگیرد. در نتیجه تفکر رایج در قرون وسطی جدایی مسیحیت از
    • یهودیت بود. و این باعث شد که دست کلیسا از مقدمات قانونگذاری خالی باشد. چرا که
    • مسیحیت بدون شریعت هیچ ماده ی خامی برای قانون گذاری ندارد بدین جهت که هیچ
    • تعلیمی در این زمینه ندارد. و حتی مبنای قانون گذاری کلیسا برای قوانین داخلی خود
    • چیزی بود که از یونان باستان گرفته بودند.