سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفیر - فیروزه
  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    اگه دلتنگ شدید و هوس کردید یه سری به من بزنید می تونین به وبلاگ جدیدم بیایین. قدمتون رو چشم. منتظرتون هستم. عزت زیاد...




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    عدالت تعطیل است ، تا اطلاع ثانوی


    نه ، دیگر ساعت دیپلماسی کار نمی کند
    و سازمان ملل سوخته ست
    مثل یک باتری قلمی!
    حتی من فکر می کنم
    که از اهالی کوفه ست
    این کوفی عنان
    و فکر می کنم که یزید
    کسی بوده شبیه پادشاه فلان ...
    بولتون یک ناقص الخلقه ست
    از ترکیب بول
    با نطفه شپش!
    در آزمایشگاه سیاست
    و رایس
    شعبده بازی ست
    دیروز برج های دوقلو زایید
    بروج مشیده
    بروج شیادی!
    دنیا میدان شعبده نیست
    که این چنین بساط تان را پهن کرده اید
    در ساحل مدیترانه
    بازیگران سیرک سیاست
    آقای ساس و خانم رایس
    خانم ایدز و آقای تونی بلر
    دو جنسی جنون گاوی و بوش
    بساط تان را جمع کنید از بیروت و صور و قانا
    دروازه سیرک را باز کردند
    تمساح و گاو و گاوچران
    سوار وزغ شدند و
    به صحنه آمدند
    زمین اگر بر شاخ گاو نگردد هم
    این سازمان ملل حتما
    بر شاخ گاو بنا شده ست!
    نگاه کن!
    در عروسک بچه ها
    جاسوس پنهان شده ست
    در توپ های بازی بچه ها جاسوس
    و در درختی
    که بچه ها تاب بسته اند در قانا
    جاسوس
    تمام شان دنبال کودکی نصرالله اند
    تمام نیل،
    تمام مدیترانه
    پر از صندوق های حادثه است
    و چشم مردم دنیا
    به موج های مدیترانه است
    میدان شعبده بازی گسترده اند
    نگاه کن!
    از عقال حاکمان عرب
    جاسوس و عروسکی زشت بیرون آمد
    عروسک زشت
    شلیک می کند به بچه های قانا
    دو حاکم عرب در نفسش می دمند و
    صحنه پر از جاسوس می شود
    دو حاکم که از پا نفس می کشند و
    با عقال شان فکر می کنند
    تمام شعبده بازان در صحنه اند
    شورای امنیت
    بادمجان می کارد در قانا
    هلو می چیند از چوب خشک هلوکاست
    عروسک زشت
    دو حاکم را
    بدل به دو بوزینه کرده است
    عروسک زشت
    در زهدانش بمب اتم پنهان است
    و موشک لیزری
    هواپیماهای جنگنده را شیر می دهد
    نگاه کن!
    عدالت تعطیل است ، تا اطلاع ثانوی!

    عقرب شده ست سازمان ملل
    و بچه های قانا را عقرب زده ست
    افتاده اند در صحنه و تکان نمی خورند
    حالا عروسک زشت
    عقال حاکمان عرب را
    بر سر گذاشته است و می خندند ،
    عقرب های سازمان ملل.
    و نعش بچه های قانا را
    می زنند به گوساله های مرده
    و عنقریب خواهد مرد
    گوساله بزرگ تل آویو!
    قانا یا هولوکاست؟
    فرشته یا غول؟
    سواران ذوالجناح
    یا دزدان دریای کارائیب؟!
    بازی تمام خواهد شد
    در طوفان اذا وقعت الواقعه ...
    موسی ،
    میدان شعبده بازان را جارو خواهد کرد
    و " قدس ،
    پایتخت آسمان و زمین خواهد شد!*"

    «علی رضا قزوه»
    * این سخن شاعرانه از سید حسن نصرالله است.




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    از دفترچه خاطرات یک کودک فلسطینی
     

    او هر شب
    در دفترچه خاطراتش می نویسد
    از گلوله ای که می گذرد از کنار پنجره اش
    از کشته شدن مادرش می نویسد
    از ترس هایش
    از کابوس های شعله ورش
    دخترک فلسطینی
    هر شب در دفترچه خاطراتش می نویسد
    با دردهایش
    کابوس هایش را تسکین می دهد
    دخترک داشت خاطراتش را می نوشت که
    بلودوزرها بر دفترش ریختند و بر خاطراتش!
    حالا دخترک خفته است در زیر خاک
    فراموش شده
    دخترکی که روزی خاطرات ناتمامش را می نوشت
    حالا بر قبرش
    بچه های اسرائیلی بازی می کنند و آواز می خوانند
    بچه هایی که نمی دانند غم فردا یعنی چه !
    و نمی دانند
    جایی که آنان بازی می کنند مصادره شده است
    و ما
    همچنان به حمایت از اسرائیل ادامه می دهیم
    روزی ده میلیون دلار
    و شعار می دهیم
    که همه انسان ها برابر آفریده شده اند
    و دخترک و مادرش را فراموش کرده ایم
    روزی ده میلیون دلار
    به اسرائیل می فرستیم !
    روزی ده میلیون دلار!

    شعری از دکتر لیلا یاغی- شاعره اردنی
    ترجمه از اکبر برخورداری
    ویرایش ادبی از علی رضا قزوه

    «برگرفته از سایت لوح»





  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    دل آدم یه خونه است. یه خونه ی دربست. فقط به یکی می شه اجارش داد. توی این آشفته

    بازار دنیا هم نمیشه به هر کسی و ناکسی اطمینان کرد. به سر و وضع و تیپ و قیافه هم

    دیگه اعتباری نیست.

    دل آدم یه خونه است. چن تا مشتری هم پاش خوابیدن، یکی میگه نقد بهت می دم، اونم چی

    یه کاری می کنم که حال کنی با این چن روزی که به ما اجارش دادی. یکی می گه دلت

    رو می گیرم و همه چیز بهت می دم، اما باید صبر کنی. باید یه کم صبر کنی تا از توی این

    چهار دیواری دنیا بیای بیرون. باید یه کم بزرگ بشی اون قدر که بتونی بزرگی های این دنیا

    رو ببینی. باید صبر کنی. اولی می گه نقد رو با نسیه عوض نمی کنن. من این خونه رو نقد

    می گیرم. بهت چیز هایی می دم که دیدی و دوستشون داری نه چیز هایی که ندیدی و نمی

    دونی چیه. دومی می گه نقد دنیا رو به نسیه ی آخرت دادن زرنگیه. می گه دنیا تا تهش

    تلخه. تلخ تلخ. مثل یه میوه می مونه که از دور و زیر نور مغازه ی فروشنده قشنگه اما اگه

    خریدیش می بینی که توش پوکه. می بینی که هر چی قشنگی داشته مال توی مغازه بوده، مال

    اون هایی که از پشت ویترین بهش نگاه کردن نه اونی که صاحبشه.

    دل آدم یه خونه است. یه خونه که فقط به یکی می شه اجاره اش داد.




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    تازگی ها یه نمایشگاه زدن از تابلو نقاشی های بسم الله.

    فکر می کنی بسم الله رو چن جور می شه نوشت؟

    ...

    خدا رو چی؟




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    * باز شناسی حکومت کلیسا در قرون وسطی *

    به طور کلی تاریخ اروپا به دوره ی مهم تقسیم می شود. اول قرون وسطی که همه آن را به

    صورت یک دوره ی تاریک در تاریخ می شناسند و دوم بعد از قرون وسطی است که از

    رنسانس شروع شده و تا حال ادامه پیدا می کند. فاکتورهایی که از قرون وسطی به ذهن می

    رسد در چند محور خلاصه می شود: ?. حکومت کلیسا و پاپ بر مردم ?. رشد نیافتن علم و

    خفقان علمی. و رنسانس را هم به عنوان دوره ای می شناسیم که این دو فاکتور را از زندگی

    مردم خذف کرد و فضایی جدید و قابل زندگی به آن ها ارایه داد. بعد از این مقدمه چیزی که به

    ذهن می رسد این است که برای رسیدن به زندگی مطلوب (با این معیار که زندگی جهان غرب

    زندگی مطلوب است) باید همان راه تجربه شده ی غرب را پیمود. به این معنا که اگر زندگی

    مدرن (که از دستاوردهای رنسانس است) را می خواهیم و اگر خوشبختی، پیشرفت، ترقی و

    تکنولوژی را نیاز داریم باید آنچه را غرب در در ???? سال پیش انجام داد ما حالا انجام دهیم.

    • نقد: آنچه بیان شد، از چند زاویه باید مورد بررسی قرار گیرد. نخست باید توجه داشت که
    • آنچه راجع به قرون وسطی و رنسانس در اختیار ما قرار می گیرد، چیزی است که دنیای
    • امروز به ما تحویل می دهد. دنیایی که به شدت تحت تاثیر رنسانس و بلکه وام دار آن
    • است. پس قطعا آنچه در زمینه ی تاریخ غرب به ما گفته می شود خالی از پیش داوری و
    • اعمال سلیقه نیست. نکته ی دوم در مورد حکومت کلیسا و پاپ بر مردم است. این فاکتور
    • یکی از مهم ترین و بلکه اصلی ترین محوری است که به زعم دنیای غرب باعث عقب
    • ماندگی در قرون وسطی شد. اما مهم باز شناسی این عامل و کند و کاو آن جدای از پیش
    • داوری های ناخود آگاه امروز است. با نگاهی به غرب در قرون وسطی و به کلیسا در
    • همان دوران این نکته ی مهم روشن می شود که حکومت به معنای رایج امروز در آن
    • زمان به هیچ عنوان در دست کلیسا نبوده. برای روشن تر شدن این موضوع باید به
    • ساختار داخلی و تشکیلاتی کلیسا رجوع کرد. جالب این جاست که بعد از گذشت بیش از
    • ??? سال از عروج مسیح کلیسا در صدد بر آمد تا با نگاهی درون سازمانی برای
    • تشکیلات خود قانون وضع کند. این بدین معناست که تا ??? سال پس از مسیح کلیسا
    • فاقد یک قانون حتی درون سازمانی بوده و قوانینی هم که برای اولین بار توسط کلیسا
    • تصویب و مورد اجرا واقع شد همین قوانین بود. حال با توجه به این نگاه درونی به
    • کلیسا قبول اینکه کلیسا بر مردم حکومت کرده باشد (با توجه به قوانین پیچیده ی
    • حکومتی) امری عجیب و یا باورنکردنی به نظر می آید. نکته ی دیگری که در این جا
    • مورد فراموشی واقع می شود دین مسیحیت است و آنچه که اربابان کلیسا خود را ملزم
    • به اجرای آن می دانستند. دانستن این نکته جالب است که مسیحیت دینی بدون شریعت
    • است. یعنی وجه قانون گذاری ندارد بلکه با یک سری دستورات اخلاقی برای تصحیص
    • شریعت حضرت موسی (یهودیت) آمده. پس در واقع شریعت مسیحیت همان شریعت
    • یهودیت است. یعنی مبانی قانون گذاری این دو یک سان است. پس از عروج حضرت
    • عیسی مسیحیان دو دسته شدند. گروهی به رهبری یک مسیحی مومن معتقد بودند که
    • مسیحیت ادامه ی یهودیت است و همان طور که در بالا گفته شد برای تصحیح برخی از
    • أموزه های تحریف شده ی یهودیت آمده و گروهی دیگر به رهبری یک یهودی (که در
    • زمان حضرت عیسی از مخالفین او بود و پس از گذشت مدتی از عروج آن حضرت
    • اعلام کرد که من از طرف عیسی مامور تبلیغ مسیحیت هستم) بر این باور بودند که
    • مسیحیت جدای از یهودیت است. در نهایت هم همین تفکر بود که توانست زمام جامعه
    • ی مسیحی را در دست بگیرد. در نتیجه تفکر رایج در قرون وسطی جدایی مسیحیت از
    • یهودیت بود. و این باعث شد که دست کلیسا از مقدمات قانونگذاری خالی باشد. چرا که
    • مسیحیت بدون شریعت هیچ ماده ی خامی برای قانون گذاری ندارد بدین جهت که هیچ
    • تعلیمی در این زمینه ندارد. و حتی مبنای قانون گذاری کلیسا برای قوانین داخلی خود
    • چیزی بود که از یونان باستان گرفته بودند.



  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    قرار شده از این به بعد یه سیر خاص برای مطلبامون داشته باشیم. با بچه ها که فکرامون رو ریختیم رو هم دیدیم بهترین چیزی که به ذهن ما می رسه. یه بحث درست و حسابی در مورد حکومته (ذهنتون منحرف نشه هیچ ربطی به حکومت جمهوری اسلامی نداره). قرار شد با بچه ها در مورد تاریخ حکومت در اروپا، بحث مسیحیت و حکومت، اسلام و حکومت، قانون گذاری توی این دو تا دین و ظرفیت این دو دین در مورد اداره ی جامعه و آخرشم بحث تنوری پیوند یا عدم پیوند دین با حکومت رو توی این سفارت خونه مطرح کنیم.

    از همه ی شما ها که رفیق ما شدید تشکر می کنیم. از همتون که به ما سر می زنید ممنونیم. خیلی خوشحال می شیم اگه نظرهاتون رو بشنویم، چه اون هایی که با حرف های ما موافقن و چه اون هایی که مخالف. تنها هدف ما از مطرح کردن این موضوع اینه که میزان درستی و نادرستی اعتقادمون رو در موردش بفهمیم و بتونیم جاهایی رو که اشتباه می کنیم تصحیص کنیم. از همراهی همتون خوشحالم. فقط فقط پیام یادتون نره!




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    این چن وقته حسابی سر خدا شلوغ شده. همه ی اونهایی که خیلی وقت بود به خدا سر نزده بودن یهو توی این چن وقته پیداشون شد. همیشه فصل امتحان ها فصل رونق بازاره. توی این دوره همه یاد خدا می افتن. همون طوری که آدم وقتی یه پولی نیاز داره یاد فک و فامیل و دوست و آشنا می افته. اینی که می گم رو به حساب خدا نذاری اما بی وفایی هم حدی داره. آدم یه سال هر کاری می خواد بکنه و دم امتحان ها و دم اون جایی که به نظرش یه نگاه خدا می تونه کار ساز باشه بیاد این طرف و دست به دامن اون رفیق قدیمی بشه.




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)

    تقدیم به آستان مقدس بانوی بی نشان:

    در رتبه ز انبیا مقدم زهرا(س)ست
    به ز همتای علی(ع)، مرد دو عالم زهرا(س)ست
    برگوی بر آنکه اسم اعظم جوید
    شاید که تمام اسم اعظم زهرا(س)ست
    چون فاطمه(س) مظهر صفات یکتاست
    انوار خدا ز روی زهرا(س) پیداست
    همتای علی(ع) و در جهان بی همتاست
    زهرا(س)ست محمد(ص) و محمد (ص)زهرا(س)ست
    زهرا(س)ست که هم تراز و همراز علی(ع) است
    پر پر شده بشکسته گل ناز نبی(ص) است
    مفقودالاثر پس از شهادت قبرش
    ما بین در و جدار جانباز علی(ع) است

    ***

    شب قلم با واژه ها پیکار می کرد
    در باغ دل گل را جدا از خار می کرد
    در مزرع اندیشه بذر لاله می کاشت
    در مصرع غم با مهارت کار می کرد
    گاهی سخن از گیرودار روز می گفت
    گاهی ترنم شعر شام تار می کرد
    گاهی سرشک ازدیده بهر یار می ریخت
    گاهی برایم صحبت از اغیار می کرد
    بهر سفرسوی مدینه بار می بست
    اندوه وغم را قافله سالار می کرد
    یکجا سخن از خانه زهرا به لب داشت
    یکجا گله از شعله های نار می کرد
    گاهی بیاد پهلوی بشکسته می سوخت
    گاهی شکایت از در ودیوار می کرد
    دادسخن گاهی زاستبداد می داد
    کز داد او دل ناله های زار می کرد
    بینی زداغ محسن شش ماهه می خواند
    در ماتم او دیده گوهر بار می کرد
    گاهی به مظلومی مولا اشک ممی ریخت
    که ناله بهر سینه ومسمار می کرد
    گاهی بو صف تازیانه شعر می گفت
    که یاد سیلی خوردن رخسار می کرد.




  • محمد رضا آراسته ( دوشنبه 85/7/17 :: ساعت 12:4 عصر)
    بچه ها می گفتن هر زمانی خدا یه جور خود نمایی می کنه! زمان موسی با عصایی که اژدها شد؛ زمان عیسی با زنده شدن مرده ها! زمان پیامبر با نزول قرآن و زمان ما با دست پر قدرت حزب الله.